دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
نقشِ داستانهای تاریخی در آموزش تاریخ
11
34
FA
محمدجلال
ماخانی
دبیر- دانشجو
m.j.makhani@gmail.com
«چگونگیِ» آموزشِ تاریخ و روشهای آموزشِ این رشته، مدت نسبتاً طولانی است که در غرب مورد توجه صاحبنظرانِ آموزشِ تاریخ و علوماجتماعی قرار گرفته است. به رغمِ دیرپایی این کوشش در فضای آکادمیکِ غرب، چنین توجهی در کشور ما سابقۀ درازی ندارد و میتوان مدعیشد که در این ساحت ما در ابتدای راه هستیم. این مسیرِ کمتر مشی شده در کشور ما با ترجمۀ آثاری آغاز شده و همچنان نیز ادامه دارد. در کنارِ روشهای معمول و مألوفِ آموزش تاریخ در ایران و جهان، به کارگیریِ داستانهای تاریخی که رمانهای تاریخی نیز جزو آن هستند، کمتر مورد توجه دبیرانِ تاریخ در کلاسهای درس بوده است. منابع موجود در آموزشِ رشتۀ تاریخ- کتب درسی- عمدتاً، یگانۀ درسنامۀ دبیران در افزایشِ فهم دانشآموزان هستند؛ شاید اگر پیمایشی دانشگاهی در خصوصِ میزانِ علاقۀ دانشآموزان به درس تاریخ انجام پذیرد، میزانِ علاقۀ آنها به کتابِ درسی تاریخ و فهمی که برای آنها رقم خورده معیاری برای میزانِ علاقۀ به تاریخ باشد. فرضِ ما این است که داستانهای تاریخی به سببِ بهرهای که از انعطاف و روایتمندیِ سیال دارند میتوانند علاوه بر افزایش «فهم» دانشآموزان، موجب افزایش علاقهمندی و درک بیشتر آنها باشند. در این مقاله کوشش کردیم تا ضمنِ بررسی مزایای استفادۀ از داستانهای تاریخی در آموزشِ تاریخ و نقشِ آنها در افزایشِ «فهم» فراگیرانِ درسِ تاریخ، چند داستان تاریخی مشهور را نیز معرفی کنیم.
آموزش,تاریخ,داستان,داستانهای تاریخی,فهم
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1174.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1174_516e1610ff70ef01aa1bfd447e1c327a.pdf
دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
بررسی تأثیر یادگیری الکترونیک بر اثربخشی تدریس و توسعه مدیریت دانش در آموزش جغرافیا
35
60
FA
محمدرضا
یوسفی روشن
00000001527668X
استادیار، گروه جغرافیا، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
mr.yousefiroshan@cfu.ac.ir
محمد
دیمه ور
عضوهیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران
daymevar@gmail.com
یکی از مهمترین اولویتهای نظامهای آموزشی، اصلاح و بهبود مستمر جریان یادگیری و بازنمایی متناسب رابطۀ یاددهنده - یادگیرنده میباشد. با رشد وپیشرفت تکنولوژی وایجاد موقعیتهای یادگیری اثربخش مبتنی بر فناوری دیجیتال، آموزش الکترونیکی به عنوان پارادایمی غالب در قرن بیست ویکم مورد توجه صاحبنظران، مدیران، اساتید و معلمان قرار گرفته است. در این میان، نقش دانشگاه فرهنگیان که وظیفة مهم تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص مورد نیاز آموزش وپرورش کشور را بر عهده دارد، از اهمیت ممتازی برخوردار است. هدف از انجام این پژوهش تدوین راهبرد آموزشی موثر در زمینۀ کاربرد و چگونگی تولید محتوای یادگیری چند حسی مبتنی بر ابزار الکترونیک و زمینهسازی تحقق، تولید و اشاعۀ دانش در غالب مفهوم «مدیریت دانش» در آموزش جغرافیا میباشد. این پژوهش کیفی و کاربردی بوده و جهت طراحی و تولید کتاب محتوای الکترونیک، از نرمافزارهای مختلف از قبیل: ActivInspire، Power Point، Auto Play ، Movie Maker، استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تولید محتوای الکترونیکی در درس جغرافیا تأثیر زیادی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان داشته است.
یادگیری الکترونیک,مدیریت دانش,آموزش جغرافیا
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1175.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1175_626ef0f3a6229d771b2283efe11f7e5b.pdf
دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
چگونگی اجرای ارزشیابی متن محور به جای ارزشیابی شناخت محور در درس مطالعات اجتماعی
61
76
FA
حسن
مومنی
دبیر جامعه شناسی آموزش و پرورش
hasan1841@gmail.com
زینب
متقی
آموزش و پرورش اصفهان
zeinab.motaghi@gmail.com
مرجان
آل بهبهانی
عضو هیئت علمی روان شناسی دانشگاه آزاد واحد بندر دیلم
malbehbahani@gmail.com
ارزشیابی از دانشآموزان همواره یکی از دغدغههای معلمین بوده است. ارزشیابی نباید فقط مطالب شناختی و حفظیات باشد لذا، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر ارزشیابی در درس مطالعات اجتماعی پایۀ هشتم در سال تحصیلی 1395 بود که بر اساس مطالب و موضوعات درسی تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشآموزان دورۀ متوسطۀ اول بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تأثیر دو نوع ارزشیابی، از دو کلاس پایۀ هشتم استفاده گردید و از آزمون T مستقل برای تحلیل نمرات استفاده شد. نتایج نشان داد که دانشآموزان هر دو کلاس در بدو امر در آزمون شناختی، میانگین 12.77 صدم برای کلاس(الف) و 11.57 صدم برای کلاس(ب) اخذ نمودند. اما در آزمون بَعدی که غیرشناختی برای کلاس(الف) و شناختی برای(ب) بود؛ اختلاف میانگین 4 نمره به دست آمد. جهت تأیید این نتیجه، یک آزمون که متشکل از یک امتحان کاملاً غیرشناختی برای کلاس(الف) و یک آزمون نیمشناختی و بخش دیگر غیرشناختی بود برای کلاس(ب) اجرا گردید. نمرات کلاس(ب) در بخش غیرشناختی با کلاس(الف) مساوی ولی در بخش شناختی دارای اختلاف نمره گردید. همچنین در مقایسه خود کلاس (ب) در سوالات نیمه شناختی میانگین نمره 10.44 صدم ولی در بخش سوالات غیرشناختی میانگین نمره 16.44 حاصل شد. میتوان گفت دانشآموزانی که میانگین نمرات پایینی در آزمون شناختی داشتند؛ در آزمون غیرشناختی تا حدود 4-5 نمره میانگین نمرات بهتری کسب نمودند. پس سوالات دروس مطالعات اجتماعی باید حتیالامکان از تعریفی- شناختی خارج و به سوی درک و فهم و در موقعیت قرار دادن، سوق داده شود.
ارزشیابی,مطالعات اجتماعی,درک مطلب,ارزشیابی متن محور
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1176.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1176_a36d5023885e6c794aed344006fd28c5.pdf
دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
آموزش مطالعات اجتماعی و دانش آموزان طبقات فرودست اجتماعی
77
94
FA
محمود
محمدی
0000-0001-6692-4634
استادیار جامعه شناسی گروه علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه فرهنگیان،کرج،ایران
mmohammadi87@yahoo.com
این مقاله به تأثیر آموزش مطالعات اجتماعی بر وضعیت اجتماعی و طبقاتی دانش آموزان طبقه فرودست می پردازد. آموزش و تربیت دانش آموزان طبقه فرودست و محروم جامعه می تواند آنان را نسبت به وضعیت طبقاتی و اجتماعی شان آگاه سازد و بینش، گرایش و مهارت لازم در تغییر وضعیت شان را در آنان درونی سازد. یکی از مهمترین برنامه های درسی که می تواند چنین کارکردی داشته باشد، برنامۀ درسی مطالعات اجتماعی است. موضوعات و محتوای کتاب مطالعات اجتماعی می تواند به گونه ای انتخاب و سازماندهی شود که نوعی خودآگاهی طبقاتی را در دانش آموزان طبقات فرودست اجتماعی موجب شود و آنان را برای تغییر وضعیت طبقاتی شان آماده سازد. در این پژوهش، داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. تحلیل محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی نشان م یدهد مفاهیم و موضوعاتی که در این کتاب انتخاب و سازماندهی شده اند نمی تواند دانش آموزانطبقات محروم و فرودست را نسبت به موقعیت شان آگاه سازد و آنان را در جهت تغییر وضعیت شان آموزش دهد.
تعلیم و تربیت,مطالعات اجتماعی,طبقه فرودست,دانش آموزان
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1177.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1177_cb5fb5cbef134dfcfe5f3ed6deb8be2d.pdf
دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
تبیین جایگاه اهداف توسعۀ پایدار در مبانی اساسی تربیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با روش انتروپی شانون
95
112
FA
علیرضا
احمدی
دانشجو کارشناسی آموزش جغرافیا دانشگاه فرهنگیان کرج.
aa0656553@gmail.com
توسعۀ پایدار، توسعه ای است که نیازهای فعلی بشر را بدون خدشه به توانایی های نسل آینده در رفع نیازهای آنان، تأمین کند. در دهه های اخیر تلاش زیادی برای نزدیک کردن دو مفهوم "آموزش" و "توسعه پایدار" صورت گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، پی بردن به جایگاه اهداف توسعۀ پایدار، در مبانی اساسی تربیت مانند سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری، بخش مبانی اساسی تربیت سند تحول بنیادین شامل 71 صفحه (از45-116) می باشد که به دلیل محدودیت جامعه، کل جامعه به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار پژوهش لیست وارسی محقق ساخته بر اساس مولفه های اهداف توسعه پایدار کوهن(1376)، می باشد همچنین از نرم افزار Maxqda.11 برای کدگذاری و ترسیم مدل مفهومی پژوهش استفاده شده است. روایی کدها به شیوه صوری(نظر متخصصان) و پایایی آن با ضریب هولستی 0.81، تعیین شده است. تحلیل داده ها به دو روش توصیفی(شمارش فراوانی) و تحلیلی(روش آنتروپی شانون) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مبانی اساسی تربیت سند تحول، به مولفه های اهداف توسعه پایدار، به طور یکسان پرداخته نشده است. درحالی که ضریب اهمیت مؤلفه اهداف اقتصادی 0.745 میباشد، اهداف اجتماعی و اکولوژیک دارای ضریب اهمیت 0.126 و 0.128 هستند که این امر یک چالش جدی برای سند تحول بنیادین محسوب می شود.
توسعه پایدار,آموزش و توسعه پایدار,سند تحول بنیادین
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1178.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1178_96cd78020a6d4686b8ee6d86125343d6.pdf
دانشگاه فرهنگیان
پژوهش در آموزش مطالعات اجتماعی
2783-2279
2717-2651
2
1
2020
05
21
آموزه های زیست محیطی در کتب مطالعات اجتماعی؛ از بی توجهی تا صلاحیت و ضرورت
113
136
FA
جمشید
میرزایی
0009-0000-3212-9739
مدرس گروه علوم اجتماعی پردیس زینبیه پیشوا دانشگاه فرهنگیان
jamshid.mirzaei@ut.ac.ir
فاطمه
خزایی
دبیر آموزش و پرورش و پژوهشگر مطالعات اجتماعی
f.khazaei1982@gmail.com
امروزه موضوع محیط زیست از یک درس تخصصی در حوزه علوم تجربی، (زیست شناسی، بهداشت و محیط زیست، زمین شناسی و...) خارج شده و با یک رویکرد میان رشته ای به کتب درسی مطالعات اجتماعی -که مهمترین کتب در عرصه اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان هستند- نیز وارد شده است. ایده پژوهش حاضر نیز این است که از آنجا که مسائل زیست محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی اجتماعی انسانها اثر می گذارند، لذا میتوانند به عنوان مسئله ای اجتماعی و سوژه مناسبی برای کتب درسی مطالعات اجتماعی تلقی گردند. از طرف دیگر باید گفت که رفتار و هنجارهای معطوف به ارزش های زیست محیطی مفهوم مرکزی و غالب در دانش مطالعات اجتماعی می باشد. در واقع مطالعات اجتماعی با تأکید بر ارزشهای زیست محیطی و تقویت هنجارهای خاص این حوزه، به دنبال افزایش آگاهیها، تغییر نگرشها، ایجاد رفتارهای هنجارمند و... می باشد. این مقاله با روش تحلیل محتوا به دنبال بررسی جایگاه ارزشها و هنجارهای زیست محیطی در کتب درسی مطالعات اجتماعی مقطع ابتدایی و مقطع متوسطه اول است.یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتب چهارگانه مطالعات اجتماعی مقطع ابتدایی با استفاده از مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر زباله، بازیافت، آلودگی و مصرف بد آب، محیط زیست، زیستگاه و... ارزشها و هنجارهای زیست محیطی به کودکان آموزش داده میشود. همچنین در سه کتاب مطالعات اجتماعی در مقطع متوسطه اول، شاهد گستردگی و تنوع مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با موضوع هستیم وارزشها و هنجارهای زیست محیطی با کمک مفاهیمی مانند حق، مسئولیت، مصرف گرایی، زیستگاه، تخریب زیستگاه، منطقه حفاظت شده، طبیعت گردی، سازمان حفاظت محیط زیست، محیط بان، گردشگری، پارک های ملی، نهادهای بین المللی زیست محیطی، ارزشها و هنجارهایی مانند اهمیت محیط زیست، تخریب محیط زیست، بهره وری، بهره وری سبز و....روایت و آموزش داده می شود.
محیط زیست,آموزه های زیست محیطی,مطالعات اجتماعی,جامعه شناسیِ محیط زیست
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1179.html
https://alborzmag.cfu.ac.ir/article_1179_82d69e9e36fa4c3a5778140122d41cfd.pdf