فلسفۀ آموزش مطالعات اجتماعی در نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

چکیده

رشد و شکوفایی ابعاد وجودی انسان در فرآیند زندگی اجتماعی و تعامل با محیط شکل می­گیرد. جوامع مختلف برای ادارة بهینۀ امور و تعامل سازنده با یکدیگر و با محیط، نیاز به شناخت محیط پیرامون و نحوۀ ارتباط و تعاملات انسان با محیط دارند و سعی می­کنند، این مهم را با فرآیند آموزش­های مختلف به شهروندان به انجام برسانند. مهمترین مکانیسم موجود در نظام آموزشی برای نیل به این هدف مهم، از طریق «آموزش مطالعات اجتماعی» است ؛ چرا که افراد با محیط، ارزش­ها، فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی و حقوق و مسئولیت­های خود نسبت به دیگران آشنا می­شوند.
یافته­های تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی از منابع مختلف کتابخانه­ای بدست آمده، حاکی از آن است که مکاتب و اندیشه­های فکری و فلسفی مختلف، برای امور گوناگون از جمله در حوزة علوم، رویکردها و گرایش­های خاصی را قائل هستند. از این رو معیارهاى نظام علمی، اخلاقی و ارزشى خاص خود را دارند. در آموزش موضوعات اساسی حوزة معرفتی و مطالعات اجتماعی یعنی انسان­شناسی، جهان­شناسی و ارزش­شناسی نیز، هر کدام به گونه­اى متفاوت با محتوا برخورد کرده­اند و آن را در مبانی علمی، محتوا و روش­های آموزش مطالعات اجتماعی خود جای داده­اند. در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ما بر اساس مکتب فکری و فلسفه اسلامی، اهداف آموزش و آموزش مطالعات اجتماعی در شش ساحت اعتقادی و اخلاقی، اجتماعی و سیاسی، زیستی و بدنی، زیبایی­شناختی و هنری، اقتصادی و حرفه­ای و علمی و فناوری تعریف و مشخص شده است. 

کلیدواژه‌ها